سورنا قبادی ارفعیسورنا قبادی ارفعی، تا این لحظه: 20 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

سورنا وروجک و بلا

7-بزن اون دست قشنگه رو

1391/1/19 13:35
نویسنده : مامی سحر
581 بازدید
اشتراک گذاری

می خوام در مورد یه نفر براتون بگم که خیلی دوسش دارم.

یکی که دوست دارم قدم اندازه ی اون بشه.وقتی 5سالم بود لامپ رو نشون میدادم ومی گفتم می خام اندازه لامپ بشم ازم مپرسیدن چرا؟ ... چون دایجون نیما اندازه ی لامپه!!.

اره درست حدس زدید .خودشه .آخرین فرزند خانواده ی مامانم که 16سال از من بزرگتره.

دایجون نیما

دایجون نیما واقعنی دوستت دارمه!!

 

 

کوچولو که بودم بهش میگفتم دایی نی نی اونم حالش گرفته میشد آخه یه جورایی کم میاورد.چند مرتبه هم تنبیه شدم  (منو میذاشت تو حموم وبرق رو هم خاموش میکرد..

دایجون گلم

یه روز صبح زود که مامانم رفته بود دانشگاه دایجون به من صبحونه نداد ومن تا ساعت 12.5التماسش کردم که بیدار شو به من صبونه بده پا نشد  تا اینکه من بی حال شدم وخابم برد اونوقت مامان سحر برام یه کمپوت باز کرد تا بهتر شدم.(خوابالو)

منم بهش گفتم تمام  این بلاهایی که سرم آوردی رو سر بچه ات میارم اما دایجون زیاد جدی نگرفت اما...

.

.

.

یا امام رضا

بعدش رفت مشهد زیارت آقا امام رضا  نذر کرد تا این عذاب وجدان ولش کنه (شوخکی گفتم دایجون)

اما با تمام این تفاصیل ما ارادت خاصی بهتون داریم آقا نیما.یادمه پارسال به مامان سحر گیر دادم برا روز پدر یه کمربند باید برا دایجون نیما بخری!خدا شانس بده واللا هنوز بابا نشده کادوی روز پدر میگیره.. من که از این شانسها ندارم چون هیج وقت دایی نمیشم...

راستی یادم رفت بگم تکیه کلام ویژه دایجون:بزن اون دست قشنگه رو..!..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

شهراد شیر کوچولو
5 اسفند 90 18:55
منم عاشق دایی جونی ام و عاشق شما وخاله جون
زهرا
5 اسفند 90 18:56
ای بابا سورنا جون... با دادش من چی کار داری .... سر به سرش نزار با منو شهراد طرفی ها..... ای بابا...
مامان آویسا
9 اسفند 90 9:01
سلام عزیزم.من مامان آویسام.خدا پسرتون براتون حفظ کنه. با اجازه شمارو لینک کردیم.آویسا به پاکی و روشنی آب معنی می ده.(فکر کنم شما پرسیده بودید؟)پسر گلتون ببوسید


سلام گلم از لطفطان متشکرم.معنی اسمش مثل خودش زیباست خداحفظش کنه.
مامان آینده ( آرزو)
15 اسفند 90 13:15
ممنون عزیزم که سر زدی و نظر گذاشتی ....


خواهش می کنم عزیزم
مامان آینده ( آرزو)
15 اسفند 90 14:41
سلام عزیزم این چت آنلاینش دو سه روزه این طوری شده باز نمیشه نمیدونم چرا ؟

پس ایراد کار از بالا بالاهاست ..متشکرم دوستت دارم
مامان زهرا(شهرادشیر کوچولو)
17 اسفند 90 16:41
خاله سحر چطوره؟؟؟؟
دادا سونا خوبه؟؟؟؟
دلم براتون تنگیده
کاش زودتر عید بشه
ما هم که 2 عید میخوایم بریم مسافرت
پس کی هم دیگرو ببنیم


خوش بگذره ! نامردا پسرای منو نمی برید.
بابا محمد
17 اسفند 90 17:04
مرحبا به پسر بابا
یا حق
20 اسفند 90 8:25
آفرین به تو ودایی نیمات مرحبا به این دوستی
ادی دوست همیشه وفادار
20 اسفند 90 8:27
اینم دسته گل برای تو ودایی خوشتیپت مراقب باش چشمش نکن


مواظب باش خودت چش نخوری ...این دفعه نوبت توئه