14-عید اومده از سفر
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
گر نکوبی شیشه یغم رابه سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ
(نو بهار بر همه یشما مبارک)
بهار سال ٩١ هم فرا رسید ١٣روز عید رو با مامان وبابا شمال بودیم .خیلی هم خوش گذشت.چندتا عکس هم در صندوق خاطراتم میگذارم:
این اژدها کوچولو رو به یاد داداشی گلم بغل کردم... داداشی دوستت دارم...
بقیه عکسها رو در ادامه مشاهده می کنیم...بفرمایین
وبا یه شوت جانانه پریدم تو سال 91 ... چونکه میخوام فوتبال ثبت نام کنم...
بابایی دوستت دارم و از همه ی زحماتت ممنونم...
این دوتا هم پسر دایی هام هستن (کارن *آرمان)دوستون دارم بچه ها...
اینم دو تا بوس از طرف وروجک وشیر کوچولو به همه ی نی نی وبلاگیهای عزیز...
تولد نازنین( دختر عمه)با بقیه ی بروبچ...
چقدر تولد !!!!!نازنین جون تفلدت مبارک
یوهو چه همه پاک کن های رنگارنگ...همشون مال خودمه،بیشتر شو کلاس اول جایزه گرفتم.