18-گشتی با بچه های فامیل
یک سری از عکسای قدیمم که برام خاطره هست رومیزارم تو ادامه تا هر وقت میبینم شاد وشنگول بشم...
حسین جون ،پسر عمهء جون جونیمه...دوست دارم...خرداد89
کارن ،پسر داییجون محمدمه...فروردین90
شهراد...پسمل خاله جونی...فروردین٩١
آرمان وارد میشود...بهمن90
نازنین خانم،دختر عمه فریدمه...خیلی دلم براش تنگ میشه ،اما نمی دونم چرا وقتی به هم میرسیم با هم نمی سازیم...شهریور ٩٠
اینم ریحانه،دختر خانعمو...
شگفتا،سورنا وریحانه در نقاب خشمگین...این ماسکها رو بابا از دربند برامون خرید ومااز تجریش تا تهران پارس مسخره بازی در آوردیم وخندیدیم...زمستان٨٩
سد سلیمان تنگه با کیمیا جونشهریور٨٩
تولد سهند وسپهر...دوقلوهای مهدیس جون...مهر٩٠
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی