11-دل تکونی
نوشته مامان سحرم:
بیایید با هم خونه تکونی کنیم!چی دیر شده نه اصلا"دیر نشده ...
آها منظورم تکاندن افکار وغصه هامونه!!!!
*اگر شکستهایتان را به جای پا تبدیل کنید وبر آنها قدم گذارید شما را در اوج عرشیا ملاقات خواهم کرد.*
تصمیم می گیرم تو دلم خونه تکونی راه بیندازم!
می خوام خیلی از افکارو فراموش کنم! اونایی که ازشون گله دارم،اونایی که به من بی محبتی کردن، اونایی که جواب خوبی های منو با بدی دادن واونایی که با نیش حرفشون ویا تیر نگاهشون منو رنجوندن، همه رو می بخشم،،، آره اینجوری بهتره! چه قدر سبک می شم دلم خالی میشه..
خونه تکونی همیشه خوبه .هر لحظه! چرا باید منتظر نوروز سال بعد باشیم. بیا در لحظه زندگی را تجربه کنیم....
راستی شما دوست عزیز موافقی با من خونه تکونیو شروع کنی؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی